۰۷ تیر، ۱۳۹۲

دو لبخند
دو دوست
یک بوسه
نگاه های مصم برای زندگی کردن
نگاه هایی که تمام پوتین های جهان را اب میکند
یخ های شمالی ترین نقطه جهان اب میشود
دریا ها این روزها ارامند
کشتی و لنج به دریا بینداز
یکی لبخند میدهد
ان یکی دستانش را حلقه میکند
گیسو گسیو خرمن گندم بغل میکند
دانه هایش چقدر خوشحال
مست
با ارام ترین نسیم های شب میرقصند
می اگر باشد یا نباشد
چه فرقی میکند
دو تا لبخند
دو تا دست
یک بوسه
نگاه مصمم برای زندگی کردن است
حالا تمام لشکر پیاده ات را عقب بران
ما میخواهیم زندگی کنیم

تقدیم به دکتر زمان رجبی و پریا ابراهیمی

کاوه ایریک

۱ نظر:

  1. مممنون کاوه جان. خیلی دوست داشتنی بود. باز هم تشکر به خاطر همه چیز و همه کمک هات. برایت بهترین آرزوها را دارم.
    زمان رجبی

    پاسخحذف